به گفتهٔ کمیسیون تجارت فدرال آمریکا (FTC)، شرکت هرمی شرکتیست که به اعضایش حق کمیسیون میدهد تا افراد جدید را وارد کنند. شرکتهای هرمی محصولی را نمیفروشند و پولهای مشتریان را در یکجا جمع میکنند و با آن کاری انجام نمیدهند. این شرکتها در اکثر کشورهای دنیا از جمله ایران غیرقانونی هستند؛ چون در ازای جذب افراد پول میدهند بطور اجتنابناپذیر فرو خواهند پاشید و وقتی هرم فروپاشی کند، بجز عدهای که در بالای هرم هستند همه دست خالی میمانند یا به عبارتی پول خود را میبازند.
FTC میگوید داشتن محصول، قانونی بودن شرکت را تعیین نمیکند. بعضی از شرکتهای هرمی برای ردگم کردن، خود را شرکت امالام معرفی کرده و محصولی را در پلان خود قرار میدهند ولی چون هدفشان فروش محصول نیست، قیمت آن بسیار بالاتر از بازار آزاد خواهد بود، یا اینکه دریافت محصول در آن شرکتها مشروط به فعالیت در پلان تجاریشان است که برای کسانیکه نمیخواهند یا نمیتوانند مشتری پیدا کنند، پول از دست میرود. دو مشخصه بارز کمپانیهای هرمی:
انبار کردن کالا
کمپانی مشتریان را وادار میکند که تعداد هر چه بیشتری کالا (عموماً با قیمت بسیار بالایی) بخرند تا در آمد بیشتری داشته باشند، حتی اگر نتوانند آن کالاها را به مصرف برسانند. در این صورت افراد رأس هرم سود هنگفتی میکنند در حالیکه محصول چندانی را به بازار ارائه نکردهاند و محصولات در زیرزمینها انبار شدهاند.
عدم خرده فروشی (فروش جزء به مردم)
به دلیل کیفیت پایین محصولات و هزینهٔ بالای آنها، در اغلب شرکتهای هرمی محصولات فقط بین اعضای داخل هرم توزیع میشود، نه بین مردم عادی بیرون از هرم.
«اشباع» در بازاریابی شبکهای به مرحلهای گفته میشود که یک شرکت به حداکثر فروش خود برسد و بازاریابهای جدید نتوانند محصول بیشتری را بفروشند.شرکتهای بازاریابی شبکهای و بازاریابهای فعال مدعی هستند که این اتفاق هرگز نمیافتد اما اشباع در بازاریابی چند سطحی حتمی است.
اگر شما نیز مثل خیلیها همیشه در شبکههای اجتماعی فیسبوک، توییتر، تامبلر، اینستاگرام، یوتیوب و غیره هستید بهتر است همین امروز کرونومتر یا ساعتی تهیه کنید و زمانی را که صرف وبگردی میکنید محاسبه کنید. وقتی خواستید روی مبل لم دهید و تلویزیون تماشا کنید، تمام دقایقی را که صرف این کار میکنید محاسبه کنید. مطالعهای که اخیرا توسط تلگراف انجام شد نشان داد یک فرد معمولی به طور متوسط روزانه ۱/۴۵ دقیقه را صرف وبگردی و شبکههای اجتماعی میکند. باز هم میگویید به اندازه کافی وقت ندارم؟
اگر اصلا برای کاری که عاشقش هستید وقت ندارید، کارهایی که دوست ندارید را کنار بگذارید و کاری را انجام دهید که عاشقش هستید. شاید درآمد کمتری داشته باشید، شاید نتوانید به باشگاه بروید، شاید نتوانید کارهای لذتبخش سابق را دنبال کنید، اما حداقل میتوانید کاری را انجام دهید که عاشقش هستید و آرزوهای خود را دنبال کنید.
بازبازاریابی شبکهای
بازاریابی شبکهای یا بازاریابی چندسطحی (به انگلیسی: Network Marketing) یا بازاریابی چندسطحی (به انگلیسی: Multi-level marketing)، نوعی شیوهٔ فروش است که در آن کمپانیها محصولات خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه به فروش میرسانند، و مشتریان پس از خرید در صورت تمایل میتوانند محصولات کمپانی را بازاریابی کنند و سود بگیرند. درآمد در بازاریابی شبکهای هم در ازای فروش مستقیم کالا و هم در ازای فروش از طریق زیرمجموعه کسب میشود.[۱][۲][۳]
در بازاریابی شبکهای، بازاریابها بصورت «تبلیغات کلامی» یا «تبلیغات چهره به چهره» اقدام به فروش محصولات کمپانی میکنند. در حال حاضر به ترتیب کشورهای آمریکای شمالی، چین، کشورهای اروپایی از جمله آلمان و ایتالیا و ژاپن در زمینه بازاریابی شبکهای سردمدار هستند.[۴]
ایدهٔ بازاریابی شبکهای از فرمول تصاعد گرفته شد، که در صدهٔ ششم ق. م. توسط فیثاغورس و در صدهٔ سوم ق. م. توسط اقلیدس در کتاب معروف «مقدمات» به جهان معرفی شد.
جی. پل گتی، ثروتمندترین مرد آمریکایی در سال ۱۹۵۷ میلادی بود، و برای اولین بار اعلام کرد که «من ترجیح میدهم که از ۱٪ تلاش صد نفر استفاده کنم تا اینکه از ۱۰۰٪ تلاش خودم».[۵] این ایده که اهرم زدن نام دارد، امروزه پایهگذار فلسفهٔ بازاریابی شبکهای شدهاست.[۶][۷]
اولین بار، یک شرکت دوچرخه سازی در روسیه از این ایده استفاده کرد و برنامهای ترتیب داد که مشتریان با پرداخت ۱۰ روبل بجای ۵۰ روبل صاحب دوچرخه شوند اگر چهار مشتری دیگر نیز معرفی کنند؛ ولی فروش کمپانی بسرعت به اشباع رفت.[۸] در روسیه به آن شرکت بهمنی و در فرانسه به آن گلولهٔ برفی لقب دادند و صد در صد تقلب و کلاهبرداری تلقی شد. از آن پس، سیاستمداران، اقتصاد دانان و جامعه شناسان زیادی بدنبال پیدا کردن راهی بودند که از این ایده به نفع همه استفاده کنند.
اولین کمپانی که بطور رسمی فعالیت بازاریابی چند سطحی را در سال ۱۹۳۰ آغاز کرد، کمپانی ویتامین کالیفرنیا بود که نام خود را در سال ۱۹۳۹ به نوترالایت تغییر داد و امروزه محصولات خود را از طریق کمپانی اموی به فروش میرساند.
3. رسیدن به شادی
قانون راز با وعده ارمغان شادی انسان ها را از فکر کردن به ناراحتی ها و غم ها بر حذر می دارد
«قصد من از راز ارمغان شادی است[12] » قانون راز با بیان اینکه در دنیا فقط دو احساس وجود دارد احساس خوب و احساس بد و نباید احساس بد داشته باشی و همیشه باید احساس خوب احساس شادی داشته باشی . در جواب باید گفت همانطور که شادی نعمت الهی می باشد هموم هم نعمتی از جانب خداوند می باشد و هر دو برای سیر انسان لازم می باشد و از لحاظ روانشناختی هم اثبات شده که انسان دائما نمی تواند شادی داشته باشد.همانطور که نشاط و شادی در موفقیت ها نقش دارند. هموم و غم ها هم عامل حرکت می باشد« من کثر همومه علت همته[13]» هر کس همومش بیشتر باشد همتش عالی می گردد. متون دینی ، حرکت به سوی آخرت را در اندوه بر از دست دادن فرصت ها بر می شمارد و شادی بر فرصت سوزی را امری ناپسند بیان می کند عجبت لمن یضحک و الموت امامه
یکی ویژگی های حزن و اندوه اصلاح نفس آدمی می باشد« المومن یصبح حزینا و یمسی حزینا و لایصلحه الا ذالک [14]»
دیگر از ویژگیهای اندوه پاکسازی درون می باشد خداوند متعال در پاسخ به سؤال حضرت داود در باره طهارت دل فرمود: قَالَ إِلَهِی أَمَرْتَنِی أَنْ أُطَهِّرَ وَجْهِی وَ بَدَنِی وَ رِجْلِی بِالْمَاءِ فَبِمَا ذَا أُطَهِّرُ لَکَ قَلْبِی قَالَ بِالْهُمُومِ وَ الْغُمُومِ [15]
در متون دینی در باب شادی و نشاط روایات متعددی وارد شده و عوامل ایجاد شادی رابر شمرده و غیر از اندیشه عوامل دیگری چون صدقه دادن ، نیکی کردن ، عطر زدن و... را بر می شمرد که می توان این عوامل را تحت مدیریت احساسات بحث کرد.
4. جذب ثروت
تأکید بر ثروت وجذب ثروت در این کتاب و فیلم جای بسی تأمل دارد . فرستاده شدن چک های غیر منتظره[16] میلیونر شدن[17] ،و با تلقیناتی چون " خود را ببینید که در فراوانی زندگی می کنید"[18] به ثروت بیاندیشید[19] انسان ها را با خود همراه می سازد البته اگر بر خواستگاه این اندیشه دقت داشته باشیم لازمه اندیشه اومانیستی ماده گرایی و لذت طلبی می باشد .ومثل داستان لوبیای سحرآمیز اندیشه هایشان را با تخم طلا پر می کنند و در این راستا خدمتی بر شرکت های گلدکوئیستی نیز دارند چنانکه هر جا اسمی از این شرکت ها هست کتاب راز قبل از این شرکتها حضور داشته و خدمت شستشوی ذهنی را انجام می داد
در واقع قانون جاذبه هیچ اهمیتی نمیدهد که شما چه چیزی را خوب و چه چیزی را بد به ذهنتان میآورید . و این که شما آن چیر را میخواهید یا نمیخواهید . جاذبه به افکار شما پاسخ میدهد . بنابراین اگر شما یک جا نشستهاید و به کوهی از بدهکاریها نگاه میکنید ، و احساس بسیار بدی دارید ، این همان سیگنالی است که دارید به کاینات عرضه میدارید . و این چیزی است که بیشر بدست خواهید آورد در موقعی که در ذهنتان چیزی را نمیخواهید و در درونتان فریاد عقب راندن آن چیز را میزنید ، در واقع آن را عقب نمیرانید ! بلکه آن را به سمت خود میکشیدشما فکر آن چیزی را که نمیخواهید را فعال میکنید و حالا قانون جاذبه چیزهایی از همین قبیل را سر راه شما قرار میدهد.
1. تحول بخشی به زندگی
مهمترین ویژگی که افشاگران راز برای این قانون ذکر کرده اند تحول بخشی به زندگی شان می باشد ، اگر برد قانون جذب آن قدر باشد که بتواند زندگی را تحول بخشد پس چرا کسانی که از این قانون آگاه بوده اند فقط در یک بعد زندگی از آن استفاده کرده انددر حالی که با آگهی از این راز می توانستند هم ثروتمند باشند هم دارای آرامش باشند وتمامی موفقیت ها را برای خود کسب کنند. که در اینجا یکی از اساسی ترین ابهام های وارده براین قانون می باشد .
قانون راز اگر تحولی هم ایجاد کرده باشد گرفتن معنای زندگی و درک واقعی از زندگی فقط تلقین احساس زندگی می باشد . یعنی یک سبک زندگی مجازی است که حقیقت آن وجد ذهنی وتخیلی انسانی می باشد
2.درمان بیماری ها
در این کتاب با تأکید بر اینکه بر بدیها فکر نکن بیان می کند که اگر به بیماری فکر کنی بنا به گفته قانون جذب این بیماری به سوی تو جذب خواهد شد. در یک جواب نقضی می توان این چنین گفت: اولا باید تمامی پرستاران و پزشکان که هر روز با بیماران سر و کار دارند ، آن گاه آن ها هم بیمار می شدند ثانیا علاوه بر تأیید علم پزشکی روایات بر این مسأله اشاره دارند که برخی بیماریها درمان بیماری های دیگر است .امام علیّ علیه السلام در مان بیماری ها را نه تنها در آرزوها نمی داند بلکه بهترین دارو را ترک آرزوهای دراز بیان می کنند: أنفَعُ الدَّواءِ تَرکُ المُنى
(((ادامه دارد)))