هم وطن من ، کمی آرام تر...
هم وطن من کمی مهربان تر ...
تو این نوشته م ، میخام بدونی من دشمن تو نیستم...
میخام بدونی من جنسی رو قرار نیست بهت بندازم و فرار کنم.تو میتونی ازم محصول بخری و میتونی هم نخری،بهت اجباری نکردم و اسلحه نزاشتم رو سرت که حتما بخر؛که اگه بخری تا آخرین قطره مصرف اون محصول پیشت میمونم و رضایتت واسم شرطه و اعتمادی که به من و شرکت میکنی واسم یه دنیا ارزش و اگه راضی نبودی میتونی علت راضی نبودن از محصول رو بهم بگی تا با کمک شرکت مشکلت رو حل کنیم...
میخام بدونی من تورو به زور معرفی به کار نمیکنم؛من پیشنهاد میدم ، تو میتونی رد کنی و میتونی قبول کنی...اگه قبول کردی با کمک هم تلاش میکنیم واسه زندگی بهترمون و اگه قبول نکردی پشت سرم داد نزن و منو احمق خطاب نکن و پیش دوستات ازم بد نگو؛ این بی انصافیه که در قبال لطفی که بهت میکنم ، اذیتم کنی...
هم وطن عزیزم ، هم وطن ایرانی، میخام بدونی من دشمن تو نیستم؛
یکطرفه به قاضی نمیرم ، میدونم آدمهای بد تو نتورک هم وجود دارن اما قبول کن تو هرکاری آدم خوب و بد وجود داره و اینکه بعضی آدمها تو نتورک بدن ، دلیل این نمیشه که نتورک بد باشه...
مثه این میمونه که بگی چون بعضی معلم ها بدن ، یعنی شغل معلمی که شغل انبیا هست هم بده...پس تو هرکاری سعی کنیم با دید باز بریم جلو و زود قضاوت نکنیم و همیشه سعی کنیم شغل رو با آدمهای اون شغل تفکیک کنیم ...
تو این پست میخام یکمی بیشتر در مورد نتورک باهاتون حرف بزنم...
میدونین داستان نتورک چیه؟
داستان نتورک تو یه جمله خلاصه میشه .... " تعهد "
تعهد به آدمایی که زندگیشون سخته ، ولی ما داریم خوب و لذت بخش زندگی میکنیم...
تعهد به شرکتی که واسه بهتر شدن شرایط من و شمای هم وطنم تشکیل شده...
داستانه منه نتورکر تعهد به تک تک لحظه هاییه که کارگرهای شرکتمون توی خط تولید چشم امیدشون اینه که منه نتورکر محصولی رو بفروشم ، تا پولی داشته باشن که مبادا سرشون جلوی زن و بچه شون پایین باشه؛
منه نتورکر تعهدم به اون کارگر خط تولیدمونه...
بزارین بیشتر واستون بگم ، تو این پنج سال که نتورک تو ایران شکل گرفت با کمک همه نتورکرها و هم وطنهای عزیزی که بهمون ایمان داشتن موفق شدیم کارخونه های بزرگی رو ایجاد کنیم و برای هزاران نفر اشتغال زایی کنیم...
اگه منه نتورکر به تعهداتم عمل نکنم و شما هموطن ایرانی اعتمادی به من و کارم نداشته باشی هزاران نفر از جوانان ایرانی بخاطر فروش کم شرکت و نچرخیدن کارخونه از کار بیکار و... باقی جریانات...
تعهد من خونواده کارگرهای خط تولید شرکتمونه ، ما به خونواده های این عزیزان متعهدیم ، چرا که امیدشون شغل پدرشونه ...
اگه ما به تعهداتمون عمل نکنیم ، امید خیلی ها ناامید میشه...
میدونی قشنگی نتورک و آدمای نتورکر چیه ؟
قشنگی نتورک به اینه که یه نتورکر زمانی میخنده که مردم کشورش خنده رو لبشون باشه...
وقتی منه نتورکر به خط تولیدمون سر میزنم ، تک تک کارگرای خط تولید با منه نتورکر میخندن و خوشحالی رو میتونم تو چشاشون ببینم ...
ولی کدوم صاحب کارخونه میتونه خنده کارگرای خط تولیدشو ببینه؟؟؟؟؟؟
و میدونم این پایان راه نیست و هنوز هم خیلیا به ما میخندن و مارو احمق خطاب میکنن...
اما من و یه عده که میفهمن هدف یعنی چی ، ادامه میدیم و میسازیم و میسازیم....
زندگی قشنگ داریم ، باورهای زیبا داریم ...
آدمهای قدرتمندی هستیم که میخاییم زندگیمون رو تغییر بدیم ؛
آدمایی هستیم که میدونیم یه سریا الان زندگیه قشنگی ندارن؛
ما نتورکرا به این ایمان داریم که همه باهم بخندیم و از هم دور نشیم؛
ما نتورکرا میدونیم اونی که فقیره از ماست،هموطن ماست و ما بهش تعهد داریم...
و اما حرف آخرم ...
تعهد کلمه ایه که شاید ما توی زندگیمون گمش کردیم؛
همسایه مون گرسنه ست ، اما میگیم بدرک ...
پسره کار نداره ، اما میگیم به درک ، به من چه...
دختره توی فامیل جهیزیه نداره بره خونه ش ، اما میگیم به درک ....
و این باور خیلی از آدمهاست،و جالب اینه که بدونین اینجور آدمها که دو دستی کلاه خودشونو چسبیدن که باد نبره ، اونا رو بااااااااد برررررررررده....
کل هستی شون رو باد برده...
آدمی که تعهد نداره هیچ اتفاق قشنگی تو زندگیشون نمیفته...
آدم تنبل بی تعهده....
و منه نتورکر خدارو شکر میکنم که دست تقدیر جوری رقم خورد که با نتورک آشنا شدم...
و این یعنی خوشبختی...
یعنی ما تلاش میکنیم تا ایران جای بهتری باشه واسه زندگی کردن....
پ.ن : هیچ نتورکری به حرف ها و توهین ها و مسخره کردنا دلش نمیلرزه و پاپس نمیکشه چون... اولا هدف داره ، دوما تعهد داره و سوما دلیل داره ...
و این تهمت ها ، مسخره کردنا ، خندیدن ها ... همه و همه یه نتورکر رو قوی تر میکنه...
دوستون دارم ، یا علی...